سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همسنگران شهدا در زارچ


بزرگ مرد تاریخ

گنجینه احادیث

 
دوستان همسنگر
 
جستجو گر گوگل


بسم الله الرحمن الرحیم

اِنّ الله اشتَری مِنَ المُؤمنینَ انفُسَهُم و أموالَهُم بِأنَّ لَهُم الجنّه یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقتلونَ و یَقتَلونَ وَعداً علیهِ حَقّاً فی التوریه و الإنجیلِ وَالقرآنِ من أوفی بِعهده من الله فاستبشروا بیعکم والّذینَ بایَعتُم بِه و ذالک هوالفوزالعظیم

 خداجان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده و آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند ، این وعده قطعی است .

از خدا باوفاتر کیست ؟ اهل ایمان ، شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معامله با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگ است .

پدر و مادر و عزیزان من امیدوارم که هروقت که مرا یاد می کنید با دلی سرشار از ایمان و قلبی پر مهر از امام و با خوشحالی مرا یاد کنید ، چون راهی که در آن هرگز باعث غم نیست بلکه افتخار است .

موقعی که بدنهای ما برای مرده شدن آفریده شده است ، پس چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد ، چنانکه خداوند در آیه ی فوق می فرماید : شما جان و مالهایتان را در راه من انفاق کنید ، در عوض ، من بهشت را به شما ارزانی می دارم .

آیا شما در مقام وفای عهد ، کسی را صادق تر از خدا نشان دارید ؟ پس بدانید که هیچگاه شهید مردود نیست و در همه حال و همه وقت در بین شماست .

پس پدر و مادرم که سلام پیامبر خدا بر شما باد ؛ سلام بر تو مادری که مرا باتقوا پرورش دادی و به اسلام هدیه کردی ، آفرین برتو ای مادری که افتخار اسلام و امام هستی .

سلام من بر تو ای پدرم ، ای پدر بزرگوارم سلام بر پدری که با عرق و پینه های دستت و با لقمه ی حلالت مرا برای اسلام و فدا شدن در راه اسلام بزرگ کردی و بدان پدرم که مرگ در راه خدا هیچ موقع گواراتر برای من نیست الی در همین سنین جوانی به تنها کامی که می رسم کام شهادت است و بقدری این مرگ گواراست که قابل بیان نیست و آنقدر در امواج خون خویش شنا می کنیم تا به ساحل پیروزی برسیم ، پس پدر و مادر عزیزم امیدوارم که اگر لیاقت شهادت را داشتم و شهید شدم هیچگاه برایم بلند گریه نکنید که باعث خوشحالی دشمنان اسلام می شود .

و تو خواهرم با حجابت پاسدار خون شهیدان باش و بدان که حجاب تو سنگر توست ، در مقابل بی عفتان و به قول امام که بدانید بلندترین فریادها نماز است پس نماز را به پاس دارید .

و تو ای برادرم راهم را ادامه بده و نگذار که امامم تنها بماند و هیچ موقع سنگرم را خالی نگذار .

و به مردم بگویید که از خط سرخ امام که خط تمام اولیلست باز نمانند و برای او دعا کنند که انقلاب ما از اوست و برای او دعا کنند .

و از مسئولین ، کسانی که در رأس کارهای مملکت هستند می خواهم که افراد شناخته شده را در رأس کارها قرار دهند تا خون شهیدان پایمال نشود .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . 

برگرفته از:  حدیث عشق



   نوشته شده در چهارشنبه 91/3/24  توسط لاله های سرخ 



مقلّـــد امـــام

 

شهید محمد رضا ترابی


شهید محمد رضا ترابی را خداوند متعال در سال 1351 به خانواده ای مؤمن و متدین و خدمتگزار اهل بیت (ع) عطا فرمود .

پدرش مرحوم کاظم ترابی از فرط علاقه ای که به ائمه بزرگوار مخصوصاً ثامن الحجج امام علی ابن موسی الرضا (ع) داشت ، نام زیبا و دلنشین محمّــد رضـــا را برایش انتخاب کرد،

محمّــد رضــا در شیرین زبانی و هوش و ذکاوت زبانزد همه فامیل بود،

او در خرد سالی به کلاسهای سرود نونهالان می رفت و با صدای زیبایش سرودهای مذهبی را به صورت انفرادی یا جمعی بخوبی اجرا می کرد.

چهــار سـاله بود که سـرود زیبـای ( مهــدی بیـــا ) و دعای امـام زمان (ع) را در مراســم نیمــه شعبــان اجــــــرا کرد ،

او آن زمان آنقـــدر کوچک اندام بود که از پشت میز کنفرانس دیده نمی شد ، لذا برای اجرای سرود ، او را بجای پشت میز [ روی میز ] گذاشتند تا حضار مجلس او را ببینند!

اجرای برنامه سرود او شور و حال خاصی در حاضرین ایجاد کرد به نحوی که برخی از حضار از شوق دیدار امام زمان (ع) میگریستند !

محمـد رضـا کم کم بزرگ و بزرگتر شد و در دوران تحصیلات ابتدایی نیز از حضور در جلسات مذهبی و کلاسهای عقیدتی نونهالان غفلت نمی کرد ،

بر اساس همین علاقه مندیها بود که عشق به امام زمان (ع) و خاندان رسالت و ولایت در پوست و رگ و گوشت و استخوان و خون او عجین شده بود.

او در چهــارده سالگی برای یاری رزمنــدگان اســـلام و دفــاع از حریم انقــلاب اســـلامی به جبهــه رفت ، در حالیکه مکلــف نبـود و نه جهــــاد بر او واجب بود و نه دفــــــاع

رفت و آمدهای او به جبهه ادامه داشت تا در سن پانزده سالگی و رسیدن به سن تکلیف ،  وی در جبهــه ، در واحد قمر بنی هاشـــم مشغول انجام وظیف بود .

محمّــد رضـــا در عملیات کربلای پنج (5) در خط مقدم جبهه حضور داشت .

پس از مراجعت از جبهه و شرکت در امتحانات درسی خود ، با فراخوان نیرو برای دفع عملیات تجاوزکارانه دشمن در مناطق اطراف خرمشهر ، او نیز سریعاً همراه با سایر نیروهای داوطلب به جبهه برگشت ،

در آن شبی که او به جبهه اعزام شد در کمتر از چهار ساعت سه (3) گردان نیرو با پنج (5) فروند هواپیمای نظامی از یزد به اهواز اعزام شدند ،

او  نیز با چند تن از دوستان و بستگان و هم رزمانش به جبهه برگشت در حالیکه فقط شانزده سال از عمر شریفش می گذشت !


نزدیک به بیست (20) روز در منطقه بود که عملیات عظیم بیت المقدس هفت (7) در منطقه عمومی شلمچه با حضور (5) گردان از نیروهای تیپ الغدیر یزد و ده ها گردان و لشکرهای دیگر آغاز شد ،

نیروهای عملیاتی در کمتر از سه ساعت به کلیه مواضع پیش بینی شده دست یافتند و در مواضع جدید مستقر شدند،

حدود ساعت 11 پاتک عظیم دشمن با صدها تانک و ... شروع شد و ..... &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

در همین حمــلات و دفـــاع بود که تعـدادی از رزمنـدگان جبهـه حـــق ، از جمله شهیـد محمـد رضـا تـرابی به درجه رفیعه شهادت نائل آمدند.

و بد ین سان در تاریخ 1367/3/23 گلی از بوستان اهلبیت (ع) و سربازی فداکار از لشکــر خمینـــی کبیــــر (قدّس سرّه ) در نبردی نابرابر با متجاوزین به کشور اســلامی ایــران ، [پس از چهار مرتبه رفتن به جبهه] ، در سن شانزده سالگی به فیـض عظمــای شهـــادت نائـــل آمد.

پس از شش سال فـراق و مفقود الجسد بودن ، جسـد پاک و مطهـــر این شهیـد عزیــز به وطن بازگشت و در پایگاه عاشقـان مهــدی (عج) ( مهـدیـه ) گلزار شهـدای سرچشمـه زارچ  در استان یزد بخاک سپرده شد.

روحش شـــاد و یـادش گــرامی بــاد

وصیت نامه شهید ترابی:


و آتش چنـــان ســوخت بـال و پــرت را

که حتی ندیدیـــم خاکستــــــــرت را

پس از شش ســـال غربــت ، بی نشـــانی

تـــــو برگشتــی ببینـــی مــادرت را

برگرفته از :

سرچشمه خوبیها



   نوشته شده در چهارشنبه 91/3/24  توسط لاله های سرخ 



یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه
بشکسته سبوهامان، خون‌ست به دل‌هامان

فریاد و فغان دارد دردی کش میخانه
هر سوی نظر کردم هر کوی گذر کردم

خاکستر و خون دیدم ویرانه به ویرانه
افتاده سری سویی گلگون شده گیسویی

دیگر نبود دستی تا موی کند شانه
تا سر به بدن باشد این جامه کفن باشد
فریاد اباذرها ره بسته به بیگانه

لبخند سرودی کو سرمستی و شوری کو
هم کوزه نگون گشته هم ریخته پیمانه
آتش شده در خرمن وای من و وای من

از خانه نشان دارد خاکستر کاشانه

ای وای که یارانم گل‌های بهارانم
رفتند از این خانه رفتند غریبانه




   نوشته شده در سه شنبه 91/3/23  توسط رزمنده 



شهدا شمع محفل بشریت اند

جهت دریافت فایل جدول  نـام و مشخصـــات شـهــــداء زارچ  پایین را کلیک کنید


دریافت فایل pdf





   نوشته شده در دوشنبه 91/3/22  توسط لاله های سرخ 



کجایید ای شهیدان خدایی                                  بلاجویان دشت کربلایی

ایران به روایت تاریخ

توجه:استمرار درج عکسهای بدون شرح در این وبلاگ منوط به درج نظر شما عزیزان در مورد تصاویر می باشد.




   نوشته شده در سه شنبه 91/3/16  توسط رزمنده 



مراسم گرامیداشت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در بخش زارچ، به همت جمعی از بسیجیان و جوانان به مدت سه شب در محل بسیج زارچ برگزار گردید.

حضور محمدصالح جوکار نماینده محترم مردم یزد در مجلس شورای اسلامی در مراسم:

سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین مدرسی در مراسم:

امام جمعه محترم زارچ حجه الاسلام والمسلمین دهقان:

و این هم عکس از شبی که  طوفان و گرد وغبار شدید کویر هم نتوانست یاران خمینی کبیر را زمین گیر و خانه نشین کند.



   نوشته شده در دوشنبه 91/3/15  توسط همسنگر 



زندگی نامـه و یـادمـان

شهیـد معظـم حـاج محمّـد تـرابی

الهــی؛ آنچـه برمــا آراسـتــی خـریـدیـم،

و ازهـر دو جهـان محبت و جـامـه بـلا بریـدیـم،

و پـرده عافیت دریـدیم، آنگاه به لقـایت رسیدیـم. 

آن کس که تو  را شناخت  جـان را چه کند ؟    فـرزنـد و عیال و  خانمان را  چه  کند ؟

دیوانه کنی هـردو جهانــش بخشـی          دیوانه  تو  هر دو جهـان  را چه  کند ؟

                   شهـیــد والا مقــام حاج محـمّــد تــرابی درتاریخ نهم اسفـنــد ماه 1306 شمسی  درسرچشمه زارچ از توابع استان یــزد دیده به جهان گشود، پدرش مرحوم ملا غلامرضا ترابی روحانی وارسته ای از طبقه متوسط جامعه بود که شـغــل اصـلـیش کشاورزی و دامداری بود و روحانیت را، و نیز برپا کردن  مجالس ذکـر و یــاد اباعـبـدالله الحسین(ع) و امور خیر و عام المنفعه مانند احداث و تعمیر مسجـد و حسینیه و آب انبار را براساس علاقه و اعـتقـادات خود انجام میداد.

             شهـیـد دوران کودکی و تحصیلات قدیمه را درکنار پــدر بزرگــوار خود گـذرانـد، و روحیه سخت کوشی و نیز علاقمندی به اسلام  و خاندان پیامبر(ص) و ائمه طاهرین(ع)، و دفاع از حق، روز بروز در او تقویت میشد،  به همین سبب از معـلـومات سیاسی اجتماعی خوبی برخوردار بود و با سخـنـرانی در مجالس خصوصی و عمومی به روشنگری مردم و دوستانش می پرداخت، و این روحیه حــق طلبی و بینش سیاسی بود که او را به مبارزه  با رژیم شاهنشاهی کشانید، و عـلیـرغـم تذکرات و اخطارها و تهـدیدهای مسئولین نظام حتی یک لحظـه هم دست از مبارزه برنداشت،

            این انقلابی مبارز در سال 1337 با مهاجرت به کاشمر، آن شهــر را برای اقـامت انتخاب و تا آخـرعمــرشــریفــش درآن شهر سکونت، و با داشتن مغازه ای در مرکز شهـر جزو  بازاریان متدین و متعهــد آن شهـر شناخته شده، صداقـت، تدیّن، نیکنامی، امانتــداری و رازداری این شهید عزیز که شیفته امام خمینی و مشتاق دیدار این یار دیرین بود بزودی زبانـزد خاص و عام گردید،

             ایشان در سال1350 به زیارت خانه خدا و انجام مناسک حج تمتع موفق، و در آن سفــر روحانی در کنار جبــل الرحمه از مولایش حسـیــن (ع) سرمشق مبارزه و جهاد گرفت، و با امام شهـیــدان میثــاق خون امضاء و پس از بازگشت از حج، سرسخت تر و پرتلاش تر از قبل به افشاگری جنایات رژیم شاهنشاهی و مبارزه بی امان با آن دستگاه جبار و خون آشام پرداخت، با شروع نهضت اسلامی ملت ایران، شجاعانه پرچم انقلاب را بدوش گرفته پیشاپیش جمعـیـت تظاهــرکننده حرکت می کرد، او بارها مورد تعـقیب و بازخواست و تهدید مأمورین دولتی قــرارگرفته ولی بعـلـت وجهه مردمی که داشت او را رها میکردند، تا عاقبت با نقـشــه ای مزورانه او را در تظاهـــرات مورخ10/19 / 1357 درحالیکه پیشاپیش جمعیت بود هدف گلوله قرار داده و به شهــــادت رساندند. شهادت ایشان نقطه عطفی در مبارزات مردم کاشمـر شـده، سرفصل جدیدی در مبارزات مردم این شهـر عـلـیـه رژیم ستمشاهی گشود، چنانکه در مراسم تشییع جنازه وی مردم با فـریادهای خروشان عـلیـه رژیم شعـار میدادند. ادامه همین مبارزات مردمی به رهبری داهیانه رهـبــر فـقیــد انقـلاب اسلامی حضــرت امــام خمیـنی (ره)  موجب تحقـق اراده خـداونــدی مبنی بر حاکمیت اســلام و مستضعفین گردیده، انقــلاب اســلامی به پیروزی رسید و مراسم اربعـیـن شهید معـظـم که تربت پاکش در سالن امام زاده حمز‌ه ابن موسی(ع) در شهر کاشمر میباشد، در اولین هفته بهـار آزادی برگزار شد.


          در مجلس بزرگداشت این شهید  که اولین شهید زادگاهش شهر زارچ میباشد، و در اوائل بهمن ماه  1357 در مهدیه سرچشمه زارچ برگزار شد، علاوه بر مردم زارچ، گروههای زیادی از اقشار مختلف مردم یزد نیز بصورت راهپیمائی و تظاهرات علیه رژیم شرکت نمودند که حضور این جمعیت عظیم و خروشان موجب وحشت نیروهای امنیتی گردیده، ژاندارمری بحالت آماده باش درآمده، اطراف مهــدیـــه را در محاصره خود گرفتند. 

          سرلوحه زندگی این شهید بزرگوار حدیث شریفی از مولایش امام عـلـی (ع) بوده که در دفترچه یادداشتش نوشته و پیوسته ورد زبانش بود: (( فرد یا جامعه ای که از جهــاد روی بگــرداند خـداونـد آن فــرد یا  جامعه  را به ذلّـت و خـــواری مبتـــلا می ســازد ))

                        روحش شاد و یـادش  گرامی باد

برگرفته از وبلاگ:

سرچشمه خوبیها مهدی (عج) است



   نوشته شده در یکشنبه 91/3/14  توسط رزمنده 



براستی بنظر شما کدامیک مردی و مردانگی را زیباتر معنی نموده اند؟

"لطفا حس قلبی خود را از دیدن تصویر فوق در قسمت نظرات بیان کنید"



   نوشته شده در جمعه 91/3/12  توسط رزمنده 



به مناسبت سالگرد ارتحال جانگداز رهبیر کبیر انقلاب اسلامی و مرجع عالم تشیع آیت الله العظمی امام خمینی (ره)

مجالس ذیل در شهر زارچ برگزار می گردد:

 

مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان و گرامیداشت حضرت امام (ره) در حوزه مقاومت بسیج زارچ

از جمعه 12 خرداد تا یکشنبه 14 خرداد 1390 بعداز نماز مغرب و عشاء

 

مراسم روضه خوانی و گرامیداشت امام شهدا در سالن مهدیه و پایگاه شهید محمدمنتظری سرچشمه زارچ

از جمعه 12 خرداد تا یکشنبه 14 خرداد 1390 بعداز نماز مغرب و عشاء

 

 



   نوشته شده در پنج شنبه 91/3/11  توسط همسنگر 



مراسم گرامیداشت سالروز آزادسازی خرمشهر با حضور جمعی رزمندگان عملیات بیت المقدس و بسیجیان زارچ در سالن شهدای حوزه مقاومت بسیج زارچ برگزار گردید.

در این مراسم که با تلاوت کلام الله مجید توسط قاری ممتاز بسیجی برادر محمود شریفی آغاز گردید پس از پخش نماهنگی از شهدای بخش زارچ برادر غلامحسین دشتی معاون سیاسی امنیتی استانداری یزد ضمن گرامیداشت یاد و خاطره دلاور مردیهای رزمندگان و شهدای عزیز عملیات بیت المقدس، جمع حاضر را با بیانات شیوای خود مستفیض نمودند.

 



   نوشته شده در پنج شنبه 91/3/4  توسط همسنگر 



   1   2      >
-

امام خامنه ای

درباره همسنگران
 
 
 
زارچ در مرکز ایران