سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همسنگران شهدا در زارچ


بزرگ مرد تاریخ

گنجینه احادیث

 
دوستان همسنگر
 
جستجو گر گوگل


موضوع:

تفاوت سربازان ایرانی و آمریکایی!




   نوشته شده در چهارشنبه 91/7/12  توسط رزمنده 



موضوع:



   نوشته شده در یکشنبه 91/7/9  توسط رزمنده 



موضوع:



   نوشته شده در جمعه 91/6/17  توسط رزمنده 



موضوع:



   نوشته شده در شنبه 91/4/10  توسط رزمنده 



موضوع:



   نوشته شده در شنبه 91/4/10  توسط رزمنده 



موضوع:

    ضمن عذر خواهی بدلیل تاخیر در بروز شدن برای جبران دو عدد عکس در وبلاگ قرار داده شد

با تشکر از آقای "محمد" به دلیل راهنمایی جهت دریافت عکس فوق



   نوشته شده در شنبه 91/4/3  توسط رزمنده 



موضوع:



   نوشته شده در شنبه 91/4/3  توسط رزمنده 



یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه
بشکسته سبوهامان، خون‌ست به دل‌هامان

فریاد و فغان دارد دردی کش میخانه
هر سوی نظر کردم هر کوی گذر کردم

خاکستر و خون دیدم ویرانه به ویرانه
افتاده سری سویی گلگون شده گیسویی

دیگر نبود دستی تا موی کند شانه
تا سر به بدن باشد این جامه کفن باشد
فریاد اباذرها ره بسته به بیگانه

لبخند سرودی کو سرمستی و شوری کو
هم کوزه نگون گشته هم ریخته پیمانه
آتش شده در خرمن وای من و وای من

از خانه نشان دارد خاکستر کاشانه

ای وای که یارانم گل‌های بهارانم
رفتند از این خانه رفتند غریبانه




   نوشته شده در سه شنبه 91/3/23  توسط رزمنده 



کجایید ای شهیدان خدایی                                  بلاجویان دشت کربلایی

ایران به روایت تاریخ

توجه:استمرار درج عکسهای بدون شرح در این وبلاگ منوط به درج نظر شما عزیزان در مورد تصاویر می باشد.




   نوشته شده در سه شنبه 91/3/16  توسط رزمنده 



زندگی نامـه و یـادمـان

شهیـد معظـم حـاج محمّـد تـرابی

الهــی؛ آنچـه برمــا آراسـتــی خـریـدیـم،

و ازهـر دو جهـان محبت و جـامـه بـلا بریـدیـم،

و پـرده عافیت دریـدیم، آنگاه به لقـایت رسیدیـم. 

آن کس که تو  را شناخت  جـان را چه کند ؟    فـرزنـد و عیال و  خانمان را  چه  کند ؟

دیوانه کنی هـردو جهانــش بخشـی          دیوانه  تو  هر دو جهـان  را چه  کند ؟

                   شهـیــد والا مقــام حاج محـمّــد تــرابی درتاریخ نهم اسفـنــد ماه 1306 شمسی  درسرچشمه زارچ از توابع استان یــزد دیده به جهان گشود، پدرش مرحوم ملا غلامرضا ترابی روحانی وارسته ای از طبقه متوسط جامعه بود که شـغــل اصـلـیش کشاورزی و دامداری بود و روحانیت را، و نیز برپا کردن  مجالس ذکـر و یــاد اباعـبـدالله الحسین(ع) و امور خیر و عام المنفعه مانند احداث و تعمیر مسجـد و حسینیه و آب انبار را براساس علاقه و اعـتقـادات خود انجام میداد.

             شهـیـد دوران کودکی و تحصیلات قدیمه را درکنار پــدر بزرگــوار خود گـذرانـد، و روحیه سخت کوشی و نیز علاقمندی به اسلام  و خاندان پیامبر(ص) و ائمه طاهرین(ع)، و دفاع از حق، روز بروز در او تقویت میشد،  به همین سبب از معـلـومات سیاسی اجتماعی خوبی برخوردار بود و با سخـنـرانی در مجالس خصوصی و عمومی به روشنگری مردم و دوستانش می پرداخت، و این روحیه حــق طلبی و بینش سیاسی بود که او را به مبارزه  با رژیم شاهنشاهی کشانید، و عـلیـرغـم تذکرات و اخطارها و تهـدیدهای مسئولین نظام حتی یک لحظـه هم دست از مبارزه برنداشت،

            این انقلابی مبارز در سال 1337 با مهاجرت به کاشمر، آن شهــر را برای اقـامت انتخاب و تا آخـرعمــرشــریفــش درآن شهر سکونت، و با داشتن مغازه ای در مرکز شهـر جزو  بازاریان متدین و متعهــد آن شهـر شناخته شده، صداقـت، تدیّن، نیکنامی، امانتــداری و رازداری این شهید عزیز که شیفته امام خمینی و مشتاق دیدار این یار دیرین بود بزودی زبانـزد خاص و عام گردید،

             ایشان در سال1350 به زیارت خانه خدا و انجام مناسک حج تمتع موفق، و در آن سفــر روحانی در کنار جبــل الرحمه از مولایش حسـیــن (ع) سرمشق مبارزه و جهاد گرفت، و با امام شهـیــدان میثــاق خون امضاء و پس از بازگشت از حج، سرسخت تر و پرتلاش تر از قبل به افشاگری جنایات رژیم شاهنشاهی و مبارزه بی امان با آن دستگاه جبار و خون آشام پرداخت، با شروع نهضت اسلامی ملت ایران، شجاعانه پرچم انقلاب را بدوش گرفته پیشاپیش جمعـیـت تظاهــرکننده حرکت می کرد، او بارها مورد تعـقیب و بازخواست و تهدید مأمورین دولتی قــرارگرفته ولی بعـلـت وجهه مردمی که داشت او را رها میکردند، تا عاقبت با نقـشــه ای مزورانه او را در تظاهـــرات مورخ10/19 / 1357 درحالیکه پیشاپیش جمعیت بود هدف گلوله قرار داده و به شهــــادت رساندند. شهادت ایشان نقطه عطفی در مبارزات مردم کاشمـر شـده، سرفصل جدیدی در مبارزات مردم این شهـر عـلـیـه رژیم ستمشاهی گشود، چنانکه در مراسم تشییع جنازه وی مردم با فـریادهای خروشان عـلیـه رژیم شعـار میدادند. ادامه همین مبارزات مردمی به رهبری داهیانه رهـبــر فـقیــد انقـلاب اسلامی حضــرت امــام خمیـنی (ره)  موجب تحقـق اراده خـداونــدی مبنی بر حاکمیت اســلام و مستضعفین گردیده، انقــلاب اســلامی به پیروزی رسید و مراسم اربعـیـن شهید معـظـم که تربت پاکش در سالن امام زاده حمز‌ه ابن موسی(ع) در شهر کاشمر میباشد، در اولین هفته بهـار آزادی برگزار شد.


          در مجلس بزرگداشت این شهید  که اولین شهید زادگاهش شهر زارچ میباشد، و در اوائل بهمن ماه  1357 در مهدیه سرچشمه زارچ برگزار شد، علاوه بر مردم زارچ، گروههای زیادی از اقشار مختلف مردم یزد نیز بصورت راهپیمائی و تظاهرات علیه رژیم شرکت نمودند که حضور این جمعیت عظیم و خروشان موجب وحشت نیروهای امنیتی گردیده، ژاندارمری بحالت آماده باش درآمده، اطراف مهــدیـــه را در محاصره خود گرفتند. 

          سرلوحه زندگی این شهید بزرگوار حدیث شریفی از مولایش امام عـلـی (ع) بوده که در دفترچه یادداشتش نوشته و پیوسته ورد زبانش بود: (( فرد یا جامعه ای که از جهــاد روی بگــرداند خـداونـد آن فــرد یا  جامعه  را به ذلّـت و خـــواری مبتـــلا می ســازد ))

                        روحش شاد و یـادش  گرامی باد

برگرفته از وبلاگ:

سرچشمه خوبیها مهدی (عج) است



   نوشته شده در یکشنبه 91/3/14  توسط رزمنده 



   1   2      >
-

امام خامنه ای

درباره همسنگران
 
 
 
زارچ در مرکز ایران